کد مطلب:225247 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:290

در باب تفویض
چنانكه در همین كتاب مزبور از یاسر خادم مسطور است كه گفت در حضرت امام رضا علیه السلام عرض كردم در باب تفویض چه فرمائی؟ فرمود خداوند تعالی كار دین خود را با پیغمبر خود صلی الله علیه و آله و سلم تفویض نمود و فرمود «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهیكم عنه فانتهوا». آنچه رسول برای شما بیاورد و امر به آن فرمود اخذ كنید و از آنچه نهی فرمود نهی پذیر شوید «فاما الخلق و الرزق فلا» اما امر خلقت و رزق به پیغمبر تفویض نشد چه خدای تعالی می فرماید: «الله خالق كل شی ء» خدای آفریننده ی هر موجودی است و می فرماید «الله الذی خلقكم ثم رزقكم ثم یمیتكم ثم بحییكم هل من شركائكم من یفعل من ذلكم من شی ء سبحانه و تعالی عما یشركون» خدای به حق آن كسی است كه آفرید شما را در وقتی كه معدوم صرف بودید پس روزی داد شما را چندانكه زنده بودید پس بمیراند شما را بوقت انقضای اجل پس زنده نماید شما را در روز قیامت برای جزای عمل آیا هست از شریكان یعنی بتها كه بزعم شما شریك خدا هستند كسی كه این گونه افعال را از آفریدن و میرانیدن و روزی دادن و زنده ساختن بكند تا بدان سبب او را پرستش كند پاك و منزه است خدا و برتر است از آنچه مردمان شرك می آوردند به او.

راقم حروف گوید: از استشهاد به این آیه ی مباركه كه چنان معلوم می شود كه امام رضا علیه السلام خواست در اصول و عیون امور كه مخصوص به خلاق جهان و رزاق جهانیان است اظهار نماید چه سایر مطالب از امر و نهی و عرض شرایع احكام و دین و نوامیس و قوانین دینیه و اظهار مصالح امور و امثال آن به جمله از فروعات امر مخلوقیت است چه تا از عدم به وجود نیایند و روزی نبرند مكلف و مخاطب



[ صفحه 271]



نتوانند شد و اگر روزی نیابند به معارف و امور توحید نتوانند رسید و در این سرا كه دار كردار است منشأ اعمال و افعال نتوانند گشت و اگر بمیرند و طی برازخ و دركات را ننمایند كار معاد و مكافات اعمال در سرای آخرت كه دار جزاء است رنگ پذیر نیاید و حساب و كتاب و ثواب و عقاب و دوزخ و بهشت و ترقیات نفسانیه ظاهر نشود. پس امور كلیه و اصول مطالب و عیون فنون با هیچ كس تفویض نشده است اگر چه به حسب معنی خدای تعالی بر تمام امور و احوال عموما قائم و قیوم است اما از حیثیات دیگر كه خود خواسته است و مصلحت دانسته است صادر اول در تمام امور مختار و ولی كارخانه از قهار است و اینكه امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بعضی خطب شریفه می فرماید:

«انا خالق السموات و الارض» یا «نحن صنایع الله و الخلق بعد صنایع لنا - یا - صنائعنا» معانی دیگر دارد چه از آن حیثیت كه خداوند تعالی به واسطه ی وجود مبارك صادر اول و این انوار مباركه كه تمام مخلوق را بیافرید چنان است كه خود ایشان آفریده باشند یا اینكه چون علت غائی خلقت معرفت است و معرفت به وجود مبارك ایشان معلوم می شود و به راه توحید می روند و اگر هر موجودی دارای مقام نباشد با معدوم مساوی است پس ایشان را چنان است كه آفریده و زنده كرده باشند و نیز از كمال تقرب و اتصالی كه به مبدأ دارند آنچه خدای كند چون ایشان واسطه ی فیض هستند چنان است كه ایشان كرده اند چنانكه هر روزی كه از سایر وزراء در پیشگاه پادشاه مقرب تر و در امور دولت مختارتر باشد چون بر مسند وزارت نشیند افعالی را كه مخصوص به شخص پادشاه است به خود نسبت دهد و برای اظهار اقتدار و محرمیت نامه گوید من چنین و چنان كردم و می كنم و مردمان با اینكه می دانند این گونه احكام اختصاص به پادشاه دارد خاموش شوند و این كلمات را بر نهایت اقتدار و اختیار او حمل نمایند پادشاه نیز چون بشنود او را مسئول و مؤاخذ نگرداند چه قدرت او را طالب و بر مقصود وزیری نیز از اظهار این گونه اقتدارات كه



[ صفحه 272]



محض دولتخواهی و پیشرفت امور مملكت و مزید قدرت سلطنت است آگاه است.

و نیز خلق معانی مختلفه دارد همه راجع به آفریدن و از عدم به وجود آمدن نیست به معنی اندازه نیز هست چنانكه شأن ملكین خلاقین برای تربیت كار چنین مأثور است پس تواند بود كه مقصود آن حضرت از اینكه منم خالق آسمانها و زمین به این معنی باشد یعنی حافظ نظام و قوام و ترقیات و تكمیلات كلیه ی نفوس فلكیه و ارضیه منم و معانی دیگر نیز دارد لكن در كلمات ائمه كه فرموده اند:

«كلامنا صعب مستصعب» یا مانند كلام یزدانی دارای ظواهر و بواطن و محكم و متشابه است نمی توان بالصراحه در تعیین معنی و تشریحی جسارت ورزید «فالله تعالی اعلم و الراسخون فی العلم».